گروه تبلیغی سفیران تربیت

پیام های کوتاه

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پژوهشگر: احمد محمودتباردرزی

 

واژه گان کلیدی: تحصیل، نیازجنسی، دختر، پسر، فشارهای جنسی، روابط آزاد

 

چکیده:

 

روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهی منجر نشود اشکالی ندارد و الا جائز نیست. بسیاری از مفاسد اخلاقی که برای جوانان پیش می آید نتیجه ارتباطات عاطفی و محبت آمیز زن و مرد نامحرم است.عواقب روابط آزاد دختر و پسر عبارتند ازافزایش روابط جنسی نامشروع، آبستنی های ناخواسته و زودهنگام، ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین، افزایش خانواده های تک والدینی، روسپیگری، گسترش بیماری های مقاربتی و عقب افتادگی و عدم مسئولیت. انسان روحا طالب بى نهایت آفریده شده است و پیروى مطلق از نفس امّاره و احساسات شهوانى سبب طغیان و شعله ور شدن آتش شهوات مى گردد و طبیعت را هرزه و بى بندوبار مى کند. و هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مى یابد. جوانان مجردی که قصد تحصیل دارند از ناحیه نیاز جنسی تحت فشار هستند وفشارهای جنسی در این گونه افراد، با ازدواج و یا کنترل غریزه جنسی کاهش می یابد.

 

مقدمه

 

در میان انبوه مشکلاتى که جوانان امروز با آن روبه رو هستند هیچکدام در اهمیت به پایه مشکل جنسى نمى رسد، و با نهایت تأسف باید اعتراف کرد این مشکل با ماشینى شدن هر چه بیشتر زندگى، و افزایش مدت تحصیل و دوره هاى تخصّصى و راه یافتن تجمّل به همه خانواده ها، و تزلزل پایه هاى اعتماد دختران و پسران به یکدیگر، روز به روز بغرنج تر و پیچیده تر مى شود.

 

در این بین بعضی از جوانان که قادر به ازدواج نیستند برای کاهش فشارهای جنسی دست به کارهای می زنند که از طرف دین نامشروع است.

 

در این نوشتار درباره یکی از این کارها یعنی روابط آزاد بین دختر و پسردر دوران تحصیل و پیامدهای این کار و راه حل شرعی کاهش فشارهای جنسی برای این گونه افراد صحبت می کنیم.

 

فصل اول : روابط دختر و پسر

 

بیان حکم شرعی رابطه با نامحرم

 

روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهی منجر نشود اشکالی ندارد یعنی نگاه کردن و گفت و گوی افراد نامحرم در مسائل مورد نیاز، با رعایت حدود شرعی ذیل بلامانع است:

 

1- قصد تلذذ و ریبه و خوف فتنه در کار نباشد.

 

2- گفت و گوها تحریک کننده نباشد.

 

3- حجاب کامل شرعی رعایت شود.

 

4- نگاه ها باید متعارف و بدون ریبه باشد وباید از نگاه های آلوده خودداری کرد.

 

5- دو نفر نامحرم در محیط بسته - که امکان رفت و آمد دیگران نیست - تنها نباشند

 

بنابراین نگاه کردن یا صحبت نمودن دختر و پسری که نامحرم هستند اگر با قصد لذت باشد جایز نیست. چنان که توقف نمودن و خلوت کردن آن ها در محیطی که محل رفت و آمد نیست، حرام می باشد، اگر چه با نگاه کردن یا صحبت التذاذی همراه نباشد.[1]

 

اگر روابط دختر و پسر ایراد شرعی دارد، دلیل و حکمت آن چیست؟ [2]

 

احکام اسلام بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعی است

 

احکام و دستورات اسلامی بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعی است اگر امری واجب شمرده شده مصلحتی در آن نهفته است و اگر امری منع و حرام شده است مفسده ای در کار است. مثلا اگر نماز واجب است به خاطر مصالحی است که در ان وجود دارد و یکی از مصالح آن بازدارندگی از گناه و معصیت است همان طور که قرآن به این مطلب اشاره فرموده است

 

إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ[3] نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمى دارد،

 

و اگر شرب خمر را حرام فرموده است یکی از آثار مخرب آن مسکر بودنش بوده که باعث زوال عقل می گردد. [4]

 

عدم رعایت موازین شرعی باعث بروز مشکلات می شود

 

مسأله ارتباط دختر و پسر یا زن و مرد از موارد بسیار حساسی است که اگر رعایت موازین شرعی و اخلاقی در آن صورت نگیرد می تواند افراد را دچار مشکلات عمده ای بنماید. به همین جهت برنامه ریزی دستورات شرعی و اخلاقی اسلام بر این اساس است که کمترین رابطه میان زن و مرد نامحرم صورت بگیرد چرا که در این ارتباط، زمینه های گناه بسیار فراهم است و موارد لغزش به وفور یافت می شود، به خصوص اگر این ارتباط همراه با صمیمیت و روشی خاص باشد.

 

بنابراین باید در ارتباطات کاری و فامیلی به حداقل رابطه با جنس مخالف اکتفا شود و از رابطه در موارد غیرضروری پرهیز شود.

 

مفاسد اخلاقی نتیجه ارتباطات محبت آمیز با نا محرم است

 

بسیاری از مفاسد اخلاقی که برای جوانان پیش می آید نتیجه همین ارتباطات عاطفی و محبت آمیز است که البته در ابتدا چندان به نظر نمی آید و انسان گمان می کند خطری ندارد اما پس از این که روابط عمیق تر و صمیمی تر شد و احساسات زودگذر و دلبستگی ها و وابستگی ها رو به سوی انسان آورد آنگاه باید منتظر عواقب شوم این ارتباطهای محبت آمیز بود.

 

دختر و پسری که دست به عمل شنیع می زنند در همان ارتباط اولیه به آن عمل دست نمی زنند بلکه ابتدا از هم کلام شدن و لبخند و ... شروع می شود و سپس ارتباطات گسترش یافته و احتمالاّ به منازل یکدیگر رفت و آمد می کنند و کم کم قبح و حیا از میان می رود و در شرایطی ممکن است تمایلات جنسی که از آن به طوفان تعبیر شده است اوج بگیرد و چنانچه طوفان جنسی ورزیدن بگیرد همه چیز را می برد و نابود می کند در آن شرایط عقل به کلی از کار می افتد

 

رعایت موازین شرعی در بین اعضای خانواده

 

این مسأله حتی در بین اعضای خانواده نیز توصیه شده است. مثلا گفته اند در اتاقی که بچه ای خوابیده است زن و شوهر نباید رابطه جنسی برقرار کنند[5]. مادر و خواهر باید جلوی پسر جوان خانواده مراعات پوشش را بکنند چون ممکن است در یک لحظه غریزه جنسی اش اوج بگیرد در آن صورت ممکن است به بلوغ جنسی زود رس مبتلا شود چنانچه به بلوغ زود رس جنسی مبتلا شود قطعاّ به انحراف جنسی گرفتار خواهد شد و احتمال دارد حتی منجر به زنای با محارم (مادر- خواهر و...) منجر شود

 

لذا می بینیم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دوران جوانی را دوران جنون می نامد[6] جوان در دوران بلوغ دچار بحرانی می شود که در صورت عدم مراقبت و عدم رعایت هر لحظه ممکن است بلغزد و یک لحظه لغزش یک عمر تباهی به دنبال خواهد داشت و گاهی جان از میان می رود. بنا بر این باید به شدت از ارتباط با نا محرم اجتناب کرد و به حد ضرورت و لزوم اکتفا کرد. [7]

 

البته ممکن است کسی آن قدر مسلط بر خود باشد که هرگز گرفتار مشکلی نشود اما این یک استثناء می باشد و به طور طبیعی تداوم چنین روابطی به نتایج ناخوشایندی می انجامد.

 

بنابراین در ارتباطهای فامیلی نیز مانند پسر دایی و پسر عمو و یا شوهر خواهر باید با سنگینی و متانت رفتار نمود و از هر رفتاری که ارتباط صمیمی ایجاد می کند پرهیز نمود مانند شوخی کردن و اظهار علاقه و امثال آن طبیعی است که چنین محبتی مانع محبت خدا می شود و انسان را از قرب الهی دور می کند.

 

دو نمونه از رفتار اولیای دین با نامحرمان

 

از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل شده است که آن حضرت به زنان جوان ابتدا سلام نمی کرد و می فرمود می ترسم از شنیدن پاسخ سلام آنها در دلم چیزی وارد شود که ضررش از ثواب سلام دادن بیشتر باشد[8].

 

در سرگذشت حضرت موسی علیه السلام آمده است: هنگامی که دختر حضرت شعیب موسی عِلیه السلام را به سوی خانه خودشان راهنمایی می کرد. از پیش رو حرکت می کرد و موسی به دنبال او حرکت می کرد ولی چون باد بر لباس دختر می وزید، حضرت موسی علیه السلام به دختر گفت من جلو حرکت می کنم و بر سر دو راهی مرا راهنمایی کن"،[9]

 

و این گونه حضرت موسی علیه السلام عفت و حیا خویش را به نمایش گذاشت، بنابراین در جایی که اولیای دین چنین احتیاطهایی می کنند وظیفه افراد دیگر روشن است،

 

توجیهاتی از نفس و شیطان

 

البته ممکن است انسان برای خود توجیهاتی پیدا کند مانند این که این رابطه کاری لازم است و یا این نوع رابطه طبیعی و انسانی است و امثال آن

 

اما باید توجه نمود که اینها توجیهاتی است که نفس انسان و شیطان برای فرار از انجام وظیفه می کنند و تأثیری در حقیقت امر ندارد.

 

ارتباط زن و مرد نامحرم هر قدر بیشتر باشد و محبت آنها به همدیگر هر اندازه عمیق تر باشد امکان ناهنجاری در روابط اجتماعی و روابط خانوادگی بیشتر می شود و دستیابی به محبت و قرب الهی مشکل تر می شود و چنین لذت های زودگذر، آدمی را از لذت های پایدار محروم می سازد .

 

بنابراین ما هیچ گاه این طور تصور نمی کنیم که هر صحبتی بین دخترو پسر جنبه ی منفی و حرام دارد. ولی هنگامی که چیزی خطر دارد باید از آن پرهیز کنیم.

 

تشبیهی برای وجوب کاهش ارتباط زن و مرد نامحرم

 

روی لبه ی پرتگاه نباید راه رفت. حال ممکن است کسی این کار را انجام دهد و سقوط هم نکند، در آن صورت دلیل نمی شود که بگوییم روی لبه ی پرتگاه راه رفتن اشکالی ندارد و بی خطر است.

 

دختر و پسر آن هم در سنین جوانی در این دوستی ها بسیار آسیب پذیر هستند. چون زمینه درونی و روحی آنها آماده است و با کوچک ترین برخوردی ممکن است علاقه ای شدید بین آنها به وجود آید، که چون حساب شده و منطقی نبوده، ضربات روحی و عاطفی زیادی را تحمل کنند.

 

اسلام، قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در مکان خلوتی که دیگری در آن راه ندارد، حرام کرده است. حال ممکن است که هزاران مورد پیش بیاید و هیچ گناهی انجام نگیرد، ولی برای این که انسان در معرض خطر نباشد باید حکم شرعی فوق را رعایت کند. حکم فوق برای این نیست که اسلام همه ی زنان و مردان را بد و خلاف کار می داند، بلکه می خواهد از احتمال بروز گناه و سقوط اخلاقی جلوگیری کند.

 

دقیقاً به همین جهت است که ما باید از دوستی بین دختر و پسر با هر بهانه ای در محیطهای خصوصی وایجاد ارتباطات عاطفی پرهیز کنیم چراکه سرآغاز مشکلات و سلب آسایش در دنیا و آخرت است.

 

البته صحبت عادی دختر و پسری که فامیل و یا آشنای نزدیک هستند در حضور جمع اشکالی ندارد.

 

عواقب روابط آزاد دختر و پسر

 

در ذیل به برخی از آن آثار و عواقبی که در نتیجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربی پیدا شده اشاره می کنیم:

 

1ـ افزایش روابط جنسی نامشروع

 

تحقیق نشان می دهد که آمار روابط نامشروع جنسی که ناشی از روابط آزاد دختر و پسر است، در امریکا و در تمامی جامعة اروپا رو به افزایش است، به گونه ای که در سال 1993 در امریکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسی تبدیل شده است[10].

 

2ـ آبستنی های ناخواسته و زودهنگام

 

آمیزش جنسی نامشروع و افزایش آبستنی های غیر رسمی و زود هنگام یکی دیگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است.

 

آندره میشل در این باره می نویسد: "بیش از چهل درصد زنان امریکایی که پیش از بیست سالگی ازدواج می کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانی که در سن کمتر از هیجده سال ازدواج می کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نیز همین مطلب صادق است".[11]

 

نشریۀ آمریکایى ریدرز دایجست در سپتامبر 1996 گزارشى را دربارۀ دختران جوان که عموماً در مدارس مختلط درس خوانده و ناخواسته مادر شده اند و در کنار فرزندان خود زندگى دشوارى را سپرى مى کنند، مى نویسد:هر ساله 350 هزار دختر نوجوان آمریکایى در سنین 15- 19 سالگى در دورۀ دبیرستان فرزندان غیر قانونى خود را به دنیا مى آورند که این آمار در دهه هاى اخیر در حال افزایش است. این دختران که با رؤیاهایى مانند ازدواج با دوستان پسر خود و اتمام تحصیلات و شروع یک زندگى ایده آل، به این گونه ارتباطات روى آورده اند بسیار زود، پرده هاى سراب گونۀ این اوهام از پیش رویشان کنار رفته و واقعیّت زندگى، چهرۀ خود را مى نمایاند.[12]

 

این روزنامه در ادامه علت بروز این نابهنجاری های جنسی را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طی گفتگویی با تعدادی از این دختران، به نقل از یکی از آنان می نویسد: "ای کاش زمان به عقب بر می گشت! ای کاش به عنوان عضوی از خانواده در میان والدینم جای داشتم. ای کاش هنگامی که زمینه های ایجاد یک ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمی هم به زندگی آینده ام می اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمی رسیدم".[13] و متأسفانه، این بیداری درست در زمانی به دست می آید که این دختران نوجوان دیگر شانسی برای برخورداری از یک زندگی سالم و ایده آل ندارند.

 

3ـ ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین

 

متناسب با افزایش نرخ آبستنی های ناخواسته، آمار سقط جنین در کشور های غربی که دختر و پسر پیش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزاید است.

 

بر اساس آمار جمع آورى شده از کشورهاى غربى و آمریکا بیشتر زنانى که سقط القایى انجام مى دهند بسیار جوان هستند؛ 55 درصد زیر 25 سال و 31 درصد نوجوان محسوب مى شوند یعنى زیر 19 سال که مطابق تعریف کنوانسیون حقوق کودک، در ردۀ سنى کودکان گنجانده مى شوند. در آمریکا 88 درصد از سقطهاى القایى در فاصلۀ 6- 12 هفتگى جنین رخ مى دهد که هم قلب جنین مى تپد و هم مغز او امواج الکتریکى صادر مى کند. 43 درصد از زنان، دست کم یک سقط را در طول زندگى خود تجربه مى کنند. فقط در آمریکا سالانه یک میلیون و سیصد و هفتاد هزار سقط انجام مى شود. [14]

 

به ادعای یک پزشک امریکایی که در یکی از زایشگاه های این کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله ای نوشته است، در حدود 47% از زایمان های تحت نظر وی مربوط به موالید نامشروع بوده است. به ادعای وی اکثر موالید، مربوط به زنان پایین تر از بیست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است. [15]

 

4ـ افزایش خانواده های تک والدینی

 

افزایش شمار وصلت های غیر رسمی، باعث کاهش در میزان ازدواج را ترسیم می کند که یکی از پیامد های آن افزایش تعداد خانواده های تک والدینی است؛ یعنی خانواده هایی که فرزندان در آن ها محکومند تنها با یکی از والدین خود زندگی کنند.

 

آندره میشل می گوید: "زندگی فرزندان نامشروع در بیش از 90% موارد با مادران است. این گونه مادران که تقریباً از سوی جامعه به ویژه والدین و آشنایان خود طرد می شوند، برای گذراندن زندگی با مشکلات شدید اقتصادی و فقر و فلاکت مواجهند.

 

روزنامة "ایدرز ایجست" ضمن ارائه گزارشی از وضع فلاکت بار معیشتی این گونه خانواده ها، گزارش زیر را نوشته است: "مادر این بچه - که مادام بهانه پدر می کند - برای تأمین نیازهای مادی خود و فرزندانش ناچار است که در دو شیفت کامل کار کند که در نتیجه، فرزند وی در مقایسه با مادران دیگر، زمان کمتری را با او سپری می کند. این فرزند غیرقانونی در حقیقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.

 

این مادر نوجوان با تأسف و تأثر می گوید: من با این حاملگی نامشروع برای تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و باید تسلی بخش اندوه فراوان این طفل باشم. [16]

 

5ـ روسپیگری[17]: پدیدة شوم روسپی گری به ویژه در بین دختران جوانی که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربی شایع است، زیرا فرزندان ناخواسته، فرصت های اشتغال و تحصیل را از مادران گرفته، آنان ناچارند برای تأمین هزینه های زندگی و رهایی از فقر، به هر کاری رو آورند. [18]

 

6ـ گسترش بیماری های مقاربتی:

 

روابط آزاد دختر و پسر، در نتیجه روابط آزاد جنسی، سکوی پرش روسپی گری و افزایش بیماری های عفونی و مقاربتی است و با تمام تشکیلاتى که براى مبارزه با بیماری های عفونی و مقاربتی امروز فراهم کرده اند، باز آمار نشان مى دهد: تا چه اندازه افراد از این راه سلامت خود را از دست داده و مى دهند.[19]

 

نمونه هایی از این بیماریها

 

بیمارى هاى آمیزشى بیمارى هاى زیر را شامل مى شود:

 

1. سیفلیس silihpys

 

2. سوزاک aehrronoG

 

3. شانکر یا آتشک diorcnahC

 

4. گرانولوم آمیزشى sitamolunarg ainavonoD

 

5. التهاب مهبل[20]

 

6-ایدز از بیمارى هایى است که یکى از راههاى عمده انتقال آن ارتباطهاى جنسى است.

 

این بیمارى در یک دهه گذشته در سطح جهان به ویژه کشورهاى اروپائى و آمریکائى شیوع قابل توجهى یافته است. در این باره کافی است بدانیم که: در هر 13 ثانیه یک نفر در امریکا به ویروس مهلک بیماری ایدز مبتلا می شود. قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بی بندو باری جنسی مبتلا می شوند، از این بیماری عفونی هلاک می گردند. [21]

 

برخى پزشکان در رابطه با شیوع بیماریهاى آمیزشى مى گویند: علت اصلى انتشار و شیوع بیمارى هاى مقاربتى اساسا به روابط جنسى آزاد و هر چیز که موجب برهم خوردن کانون خانوادگى گردد مى باشد.

 

دکتر جان بیستون نیز در همین رابطه مى گوید:

 

از قرائن به دست آمده ثابت مى شود که اغلب بیمارى هاى آمیزشى در نتیجه وجود روابط جنسى خارج از دایره ازدواج (زنا) شیوع پیدا مى کند.

 

در 20 سال أخیر دانشمندان به رغم کشف پنى سیلین (nillicineP) و پایین آمدن آمار مبتلایان به این بیمارى ها، به خطر بزرگى که از این بابت متوجه بشریت است پى بردند.

 

از این رو در سال 1964 اقدام به تشکیل یک سمینار بزرگ جهانى با حضور 1500 متخصص از 50 کشور در آمریکا براى بحث پیرامون بیمارى هاى مقاربتى نمودند و کلیه مطالب و مقالات ارائه شده در این سمینار را در کتابى به نام عملکرد سمینار جهانى بیمارى هاى مقاربتى جمع آورى و منتشر نمودند. از بررسى هاى ارائه شده در این سمینار مشخص گردید که نسبت بیمارى هاى مقاربتى در فاصله زمانى 1950- 1960 در 71 کشور از مجموع 105 کشور مورد مطالعه، افزایش یافته که اغلب این کشورها را کشورهاى اروپائى تشکیل مى دهند. یعنى از مجموع 20 کشور اروپائى، در 19 کشور آن بیمارى هاى مقاربتى افزایش یافته بود. کمترین میزان رشد این امراض در کشورهاى شرق مدیترانه بود که از مجموع 12 کشور فقط در 6 کشور افزایش بیمارى هاى مقاربتى وجود داشت.

 

در همین سمینار مشخص گردید که موارد ابتلا به سیفلیس در آمریکا در سال 1957 جمعا 7600 مورد بوده که این رقم در سال 1961 به 20800 مورد یعنى تقریبا ظرف فقط چهار سال، سه برابر شده بود و این بسیار وحشتناک است. اما موارد ابتلا به سوزاک فقط در کشور آمریکا به تنهایى به یک میلیون مورد در سال مى رسد. امّا تخمین مبتلایان به سیفلیس در سرتاسر جهان در سال 1953 به 20 میلیون نفر مى رسید.[22]

 

7-روابط باعث عقب افتادگی و عدم مسئولیت می شود[23]

 

کشانیدن تمتعات جنسى از محیط خانه به اجتماع، نیروى کار و فعالیت اجتماع را ضعیف مى کند.

 

آیا اگر پسر و دخترى در محیط جداگانه اى تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس مى خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچ گونه آرایشى نداشته باشند بهتر درس مى خوانند و فکر مى کنند و به سخن استاد گوش مى کنند یا وقتى که کنار هر پسرى یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالاى زانو نشسته باشد؟ آیا اگر مردى در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافه هاى محرّک و مهیّج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت مى شود یا در محیطى که با چنین مناظرى روبرو نشود؟[24]

 

مطالعات دانشمندان تربیتی نشان داده: مدارسی که دختر و پسر با هم درس می خوانند، نیز مراکزی که مرد و زن در آن کار می کنند و بی بند و باری در روابط آن ها حکم فرما است ، کم کاری و عقب افتادگی و عدم مسئولیت مشاهده شده است.[25]

 

در روزهای اخیر از تلویزیون شنیدیم که یکی از کشورهای اروپایی تصمیم گرفت مدارس پسر و دختر را از هم جدا کند، چرا که پی برده اند اختلاط مدارس دختر و پسرسبب افت تحصیل دانش آموزان می شود.

 

پیامدهای دیگر روابط آزاد دختر و پسر

 

عوارض دیگری چون جنون، عقده های روانی، تزاید جنایت و آدم کشی از دیگر نتایج آن روابط است.

 

به این ترتیب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت های التذاذی آنان را حرام و ممنوع ساخته است.

 

آمار و نقل قول ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است.

 

شبهه ای درباره جلوگیری از روابط ازاد بین دختر و پسر

 

طرفداران اخلاق جنسی معتقدند ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاق ها و التهاب ها مى افزاید و طبق اصل الانسان حریص على ما منع منه حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بیشتر مى کند. به علاوه، سرکوب کردن غرایز موجب انواع اختلال هاى روانى و بیمارى هاى روحى مى گردد.

 

در روانشناسى جدید و مخصوصا در مکتب روانکاوى فروید روى محرومیت و ناکامى ها بسیار تکیه شده است. فروید مى گوید ناکامى ها معلول قیود اجتماعى است، و پیشنهاد مى کند که تا ممکن است باید غریزه را آزاد گذاشت تا ناکامى و عوارض ناشى از آن پیش نیاید.

 

گفتار راسل

 

برتراند راسل مى گوید:اثر معمولى تحریم، عبارت از تحریک حس کنجکاوى عمومى است. و این تأثیر، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق پیدا مى کند ...

 

سپس در جواب این سؤال که آیا شما عقیده دارید انتشار موضوع هاى منافى عفّت علاقۀ مردم را به آن ها زیاد نمى کند؟

 

جواب مى دهد:علاقۀ مردم نسبت بدانها نقصان مى یابد. فرض کنید چاپ و انتشار کارت پستال هاى منافى عفت مجاز و آزاد گردد. اگر چنین چیزى بشود این اوراق براى مدت یک سال یا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مى شوند و دیگر کسى حتى به آن ها نگاه هم نخواهد کرد.[26]

 

پاسخ

 

درست است که ناکامى، بالخصوص ناکامى جنسى، عوارض وخیم و ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غرایز در حدودى که مورد نیاز طبیعت است غلط است، ولى برداشتن قیود اجتماعى مشکل را حل نمى کند بلکه بر آن مى افزاید.

 

در مورد غریزۀ جنسى و برخى غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعى را مى میراند ولى طبیعت را هرزه و بى بندوبار مى کند. در این موارد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مى یابد.

 

اینکه راسل مى گوید: اگر پخش عکس هاى منافى عفت مجاز بشود پس از مدتى مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد دربارۀ یک عکس بالخصوص و یک نوع بى عفتى بالخصوص صادق است، ولى در مورد مطلق بى عفتى ها صادق نیست یعنى از یک نوع خاص بى عفتى خستگى پیدا مى شود ولى نه بدین معنى که تمایل به عفاف جانشین آن شود بلکه بدین معنى که آتش و عطش روحى زبانه مى کشد و نوعى دیگر را تقاضا مى کند؛ و این تقاضاها هرگز تمام شدنى نیست.

 

خود راسل در کتاب زناشویى و اخلاق اعتراف مى کند که عطش روحى در مسائل جنسى غیر از حرارت جسمى است. آنچه با ارضاء تسکین مى یابد حرارت جسمى است نه عطش روحى.

 

توضیح مطلب

 

آزادى در مسائل جنسى سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز مى گردد، از نوع حرص و آزهایى که در صاحبان حرمسراهاى رومى و ایرانى و عرب سراغ داریم.

 

اقسام حاجت

 

حاجت هاى طبیعى بر دو قسم است. یک نوع حاجت هاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابیدن. در این نوع از حاجت ها همین که ظرفیت غریزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بین مى رود و حتى ممکن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولى یک نوع دیگر از نیازهاى طبیعى، عمیق و دریا صفت و هیجان پذیر است مانند پول پرستى و جاه طلبى.

 

غریزۀ جنسى داراى دو جنبه است. از نظر حرارت جسمى از نوع اول است ولى از نظر تمایل روحى دو جنس به یکدیگر چنین نیست.

 

براى روشن شدن، مقایسه اى به عمل مى آوریم:

 

هرجامعه اى از لحاظ خوراک یک مقدار معین تقاضا دارد؛ یعنى اگر کشورى مثلا بیست میلیون جمعیت داشته باشد مصرف خوراکى آن ها معین است که کمتر از آن نباید باشد و زیادتر هم اگر باشد نمى توانند مصرف کنند. فرضا اگر گندم زیاد داشته باشند به دریا مى ریزند.

 

دربارۀ این جامعه اگر بپرسیم مصرف خوراک آن در سال چقدر است، جواب مقدار مشخصى خواهد بود. ولى اگر دربارۀ یک جامعه بپرسیم که از نظر علاقۀ افراد به پول چقدر احتیاج به ثروت هست؟ یعنى چقدر پول لازم دارد تا حس پول پرستى همۀ افراد آن را اشباع کند به طورى که اگر باز هم بخواهیم به آن پول بدهیم بگویند دیگر سیر شده ایم، میل نداریم و نمى توانیم بگیریم، جواب این است که این خواست حدى نخواهد داشت.

 

علم دوستى و جاه طلبى بشر هم همین حالت را دارند

 

جنبه های غریزۀ جنسى

 

غریزۀ جنسى دو جنبه دارد: جنبۀ جسمانى و جنبۀ روحى. از جنبۀ جسمى محدود است. از این نظر یک زن یا دو زن براى اشباع مرد کافى است، ولى از نظر تنوع طلبى و عطش روحى اى نامحدود است

 

از یکى سیر مى شود و متوجه دیگرى مى گردد. در عین اینکه ده ها نفر در اختیار دارد در بند ده نفر دیگر است و این عطش است که در زمینۀ بى بندوبارى ها و معاشرت هاى به اصطلاح آزاد به وجود مى آید و هوس نامیده مى شود که ارضاءشدنى نیست.

 

اگر مردى در این مجرا بیفتد، فرضا حرمسرایى نظیر حرمسراى هارون الرشید و خسرو پرویز داشته باشد پر از زیبارویان که سالى یک بار به هریک نوبت نرسد، باز اگر بشنود که در اقصى نقاط جهان یک زیباروى دیگر هست، طالب آن خواهد شد. نمى گوید بس است دیگر سیر شده ام.

 

در این گونه حالات، سیر کردن و ارضاء از راه فراوانى امکان ندارد و اگر کسى بخواهد از این راه وارد شود درست مثل آن است که بخواهد آتش را با هیزم سیر کند.

 

طبیعت انسانى از نظر خواسته هاى روحى محدودیت ندارد

 

به طور کلى در طبیعت انسانى از نظر خواسته هاى روحى محدودیت در کار نیست.

 

انسان روحا طالب بى نهایت آفریده شده است. وقتى هم که خواسته هاى روحى در مسیر مادیات قرار گرفت به هیچ حدى متوقف نمى شود، رسیدن به هر مرحله اى میل و طلب مرحلۀ دیگر را در او به وجود مى آورد.

 

اشتباه کرده اند کسانى که طغیان نفس امّاره و احساسات شهوانى را تنها معلول محرومیت ها و عقده هاى ناشى از محرومیت ها دانسته اند. همان طور که محرومیت سبب طغیان و شعله ور شدن شهوات مى گردد، پیروى و اطاعت و تسلیم مطلق نیز سبب طغیان و شعله ور شدن آتش شهوات مى گردد.[27]

 

فصل دوم: راه حل کاهش فشارهای جنسی

 

طولانى شدن دوران تحصیل

 

بدون شک طولانى شدن دوران تحصیل یک مانع بزرگ و مهم براى بسیارى از جوانان در راه ازدواج محسوب مى گردد.

 

ارتقای سطح علمی جامعه انگیزه شدیدی را در تمام جوانان دختر و پسر ایجاد کرده تا در ابتدای زندگی و مقدّم بر هر نیاز دیگر خود به کسب دانش بپردازند. آن ها، به گمان این که تحصیل علمی با ازدواج تنافی و تضاد کامل دارد، به کسب علم و اخذ مدارج علمی بالاتر بیش تر اولویت می دهند و بر این باورند که با مدرک بالاتر از ازدواج موفق تر و زندگی مرفه تر و آسوده تری برخوردار خواهند بود. بنابراین، برای تحصیل علم، ازدواج را به تأخیر می اندازند.

 

دوران تحصیلى براى بسیارى از رشته ها در حدود 18 سال یا کمى کمتر است و بنابراین یک جوان هنگامى مى تواند نفس آزادى بکشد که تقریباً 25 سال دارد، تازه جوانى است جویاى کار (اگر بتوانیم کلمه جوان را به معناى واقعى درباره او به کار ببریم، زیرا قسمت عمده جوانى را پشت سر گذاشته و تنها حاشیه آن باقیمانده است!).

 

و چنین به نظر مى رسد که در دنیاى آینده که دنیاى تخصّص است این سن، از این هم بالاتر برود و شاید تا حدود 35 سالگى ادامه یابد![28]

 

از طرف دیگر نیاز جنسی که یکی از مهمترین نیازهای انسان است و باید در شرایط زمانی مناسب به نحو صحیح ارضا شود بهترین دوران ارضاء این نیاز آغاز جوانی است

 

این نیاز اگر به صورت صحیحى رهبرى نگردد خرد کننده ترین ضربه را بر پایه خوشبختى و سعادت جوانان خواهد زد، و سرنوشت آنها را به کلى دگرگون خواهد ساخت.

 

نیروهاى خلّاق آنها، همچون غنچه هاى ناشکفته پرپر شده نابود خواهند شد، و نبوغ و ابتکار آنان که ممکن است سرچشمه افتخارات فراوانى براى خودشان یا اجتماع گردد مسلّماً به هدر خواهد رفت.[29]

 

بنابراین جوانان مجردی که قصد تحصیل دارند از ناحیه نیاز جنسی تحت فشار هستند و از آنجایی که

 

مجاز نیستند از طریق گناه مثل رابطه نا مشروع نیاز جنسی خود را برآورده کنند زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی همسری است پس راه حل کاهش فشارهای جنسی در این گونه افراد چیست؟

 

برای این گونه افراد دو راه حل وجود دارد که یکی ازدواج و دیگر کنترل غریزه جنسی است.

 

راه حل اول: ازدواج

 

آیا باید ازدواج متوقّف بر پایان دوران تحصیل باشد؟

 

آیا باید ازدواج حتماً متوقّف بر پایان دوران تحصیل باشد هر قدر دوران تحصیل طولانى تر گردد؟ یا باید این رابطه را که بعضى تصوّر مى کنند ناگسستنى است میان این دو از بین برد، و جوانان را از این شرط فوق العاده سنگین آزاد ساخت.

 

ولى از طرفى یک جوان محصّل که خود به صورت یک دستگاه مصرف و هزینه تراش است، نه یک دستگاه تولید و ایجاد درآمد، چگونه مى تواند دم از ازدواج با آن بارهاى سنگین و کمرشکن، بزند؟ و چگونه مى توان رابطه ازدواج را با پایان تحصیل انکار کرد؟[30]

 

به نظر می رسد اگر کمى آزاد فکر کنیم و از دنباله روى هاى غلط بپرهیزیم حل این مسأله زیاد مشکل نیست، و طرح روشنى براى آن وجود دارد و آن این که:

 

الف)نامزدی در دوران تحصیل

 

چه مانعى دارد جوانان در دوران تحصیل- هنگامى که به سنین مناسب ازدواج مى رسند- شریک زندگى آینده خود را با مشورت با پدران و مادران و دوستان دلسوز روشن انتخاب کنند، نخست یک نوع نامزدى مشروع (خواندن عقد ازدواج و انجام مراسم مذهبى و قانونى، بدون مراسم عروسى) که نیاز به هیچ گونه تشریفات و تجملات و هزینه هاى سنگین ندارد، در میان آنها برقرار گردد، و دختر و پسر بدانند به یکدیگر تعلق دارند و شریک زندگى آینده یکدیگر خواهند بود.

 

سپس با فراهم شدن امکانات در نخستین فرصت اقدام به بقیه مراسم ازدواج و عروسى با وضع ساده و آبرومندى کنند[31]

 

فایده ازدواج در دوران تحصیل

 

فایده این طرح، نخست این است که یک آرامش روحى به جوانان مى بخشد، و به زندگى آنها نور امید مى پاشد، و از هیولاى وحشتناکى از آینده مبهم که بسیارى از مجردان را آزار مى دهد نجات مى بخشد.

 

و دیگر این که آنها را در برابر بسیارى از انحرافات اخلاقى بیمه مى کند و از تلف کردن وقت هاى فراوان به منظور پیدا کردن همسر مناسب مصرف مى گردد، نجات و رهایى مى بخشد و زندگى آنها را در یک مسیر طبیعى قرار مى دهد.

 

انجام این طرح براى اکثر جوانان ممکن است. اگر پدران و مادران، هوشیارى به خرج دهند، خود جوانان هم درست بیندیشند، و این طرح معمول گردد قسمت قابل توجّهى از مشکلات مربوط به این مسأله حل خواهد شد.

 

خلاصه این که برقرارى مراسم نامزدى شرعى (عقد خوانده) و پیوند تعلق یک پسر و دختر به یکدیگر، به جوانان امکان مى دهد که قسمت قابل توجّهى از نیاز جنسى خود را از این راه برطرف کنند، زیرا دوران نامزدى دورانى است که بسیارى از مزایاى زندگى زناشویى را در بر دارد و مقدار قابل ملاحظه اى از محرومیّت هاى جنسى جوانان را- که نیاز به شرح ندارد- جبران خواهد نمود.

 

و به این وسیله مى توان جوانان را از آلودگى به فحشا و انحرافات جنسى نگاه داشت، بدون این که هزینه اضافى خاصّى به خانواده پسر یا دختر تحمیل گردد و یا مسأله به وجود آمدن فرزند پیش آید و مشکلى براى ادامه تحصیل آنها ایجاد نماید.[32]

 

ب)ازدواج در دوران تحصیل

 

راه دیگر اقدام رسمى به ازدواج تا آخرین مرحله یعنى مرحله عروسى است، منتها با طرق خاصّى که امروز فراوان است (و بسیارى از آنها شرعاً هم جایز است) از انعقاد نطفه فرزند جلوگیرى شود، چون اشکال عمده ازدواج مسأله فرزندانى است که میوه آن مى باشد که تحمل آن براى جوانان در این سنین و با ادامه تحصیل مشکل است، ولى همه این طرح ها در صورتى است که ازدواج از صورت تشریفاتى و پر خرج و هزینه هاى کمرشکن فعلى که هیچ دلیل منطقى براى آن وجود ندارد بلکه کاملًا احمقانه به نظر مى رسد، درآید و ساده و بدون تشریفات برگزار گردد.

 

اگر راستى پدران و مادران، و همچنین جوانان خواهان سعادتند راه این است، و نشستن در انتظار پایان دوران تحصیلات عالى، و سپس پیدا کردن یک شغل مناسب و آبرومند و پردرآمد، و تهیه خانه و اتومبیل و وسایل دیگر و هزینه هاى سنگین ازدواج تشریفاتى، نتیجه اش، علاوه بر آلودگى شدید جوانان و هزاران گونه انحراف، این مى شود که غالباً در سنین نزدیک به 35 یا 40 سالگى که دوران (بازنشستگى)! کم کم نزدیک مى شود اقدام به ازدواج کنند و این گونه ازدواج ها صددرصد غیر طبیعى و فاقد روح و اصالت است، به دلیل این که هیچ گونه هماهنگى با سازمان هاى وجود انسان و تاریخى که غرائز طبیعى براى ازدواج تعیین کرده اند ندارد.[33]

 

راه حل دوم: کنترل غریزه جنسی

 

اگر کسی به خاطر مشکلاتی که بر سر راه او است نمی تواند ازدواج کند باید غریزه جنسی خود را کنترل کند و این کار به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد:

 

1- کنترل منفی: غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می شود و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک شده اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می شود با چنین برداشتی از آن و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه هایی سرباز می زند.

 

2- کنترل مثبت: غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است و آن پرهیز از صحنه ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می انجامد.

 

این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه ی پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی زیان و بلکه مفید. زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه ای است با سرعت معمولی و قانونی که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، و فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی کند تا به آن صدمه ای وارد شود بلکه مفید هم است چون موجب می شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند وانرژی و سرمایه های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.

 

برخلاف موقعی که انسان بخواهد بدون پرهیز از صحنه ها و کارهای محرک، غریزه جنسی خود را مهار کند که در این صورت همچون ماشینی است که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می کند که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبت ها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.

 

پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند وعفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد ولی با تأمل بیشتر معلوم می شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است

 

طرق کنترل مثبت

 

1-پرهیز از فکر و ترسیم صحنه های محرک در ذهن و خیال

 

از فکر کردن و تصور نمودن و حتی تخیل امور جنسی (چه جنس موافق چه مخالف) اجتناب شود و حتی به قصد داشتن اطلاعات و آگاهی به سراغ مطالب جنسی و شوخی های جنسی و تحریک کننده در کتاب ها و مجلات و ... نباید رفت بلکه باید محتوای خوب، مفید و مورد علاقه و... در دسترس ذهن باشد تا ذهن در حالت سرگردانی به سراغ این امور نرود.

 

عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت علیه السلام فرمود:عیسی بن مریم علیه السلام به اصحاب خود فرمود:... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به این که زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدر کرده و فاسد می کند. [34]

 

و همچنین به محض ورود افکار جنسی به ذهن باید سریع به نماز خواندن یا هر فکر معنوی و مثبت مثل یاد مرگ و مردن و عالم آخرت مشغول شد و به نیت رها شدن از این فکر نیایش کرد و از خداوند کمک خواست، حتی اگرانسان در خیابان در حال حرکت و یا در اتوبوس به صورت نشسته و یا در هر حالت دیگر باشد می تواند نیت کند و به نماز خواندن مشغول شود.

 

و در این حالت اگر در مکان خلوت باشد، تغییر محیط داده و به مکان های عمومی برود و با صحبت کردن با دیگران خود را مشغول کند

 

2-دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحریک آمیز

 

باید از نگاه کردن به مناظر، فیلم ها و تصاویر تحریک کننده خودداری کرد و به محض رو به رو شدن با این امور، باید چشم را بسته یا به زمین و آسمان خیره شد و حتی محیط تحریک کننده را ترک کرد.

 

قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است.

 

در آیه اول می فرماید: قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم...

 

به مؤمنان بگو دیدشان - را از نامحرمان - فرو نشانند و نهانگاه های خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند

 

و در آیه بعدی می فرماید: و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن..[35].

 

به زنان مؤمن بگو - چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاه های خویش را محافظت کنند.

 

جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می دهد و آن گاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوته فی قلبه[36]

 

نگاه هوس آلود، تیری است مسموم از تیرهای شیطان، هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می کند.

 

3- اجتناب ازبعضی دوستان

 

باید ازگفتگوهای دوستانه و نشست های غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و افرادی که کشش جنسی و تمایل به این رفتار را در انسان افزایش می دهند اجتناب کرد

 

از حضرت امام باقرعلیه السلام این گونه روایت شده است: هر کس به سخن گوینده ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است. [37]

 

4- اجتناب از غذاهای محرک

 

از خوردن غذاهای محرک مانند خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ، سوسیس، کالباس، گوشت قرمز، غذای پرچرب اجتناب کرد.

 

و همچنین باید از افراط در خوردن غذا و نوشیدن آب و مایعات خصوصا قبل از خواب اجتناب کرد

 

چراکه پرخوری باعث برانگیخته شدن غریزه جنسی انسان می شود، در حالی که اعتدال و کم خوری باعث ضعیف شدن این غریزه می شود.

 

در حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم چنین آمده است که آن حضرت پس از آن که جوانان را به ازدواج ترغیب می کنند می فرمایند:هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می کند. [38]

 

و اگر کسی توان روزه گرفتن ندارید، روزه اخلاقی بگیرید، یعنی میزان مصرف غذا و آب مصرفی را کاهش دهید و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهید و مقدار آن را اندک اندک، کم کنید.

 

5- اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید.

 

هرگز انسان نباید بیکار باشد بلکه باید برای اوقات فراغت خود برنامه داشته باشد، هر چند در ابتدا کم فائده ولی با علاقه.

 

زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره سازی در تفریغ آن می شود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت (بی کار و وقت آزاد) تأکید بسیار شده است.

 

حضرت امام صادق علیه السلام در حدیث پردامنه مفضل می فرمایند:... و همین گونه انسان اگر بی کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد.[39]..

 

اوقات فراغت باید با مطالعه، گردش، زیارت، هنرهای دستی و عبادت و هر کار مورد علاقه پر شود.

 

و همچنین باید به منظور تخلیه انرژی زاید به طور منظم و زیاد نرمش و ورزش کرد. ورزش ها باید ساده پیوسته و طولانی مدت انجام گیرد تا بدن از انجام آنها به نوعی ریاضت وادار گردد و از شدت فعالیت عرق کند.

 

7- تلاوت قرآن و ادعیه

 

قرآن زیاد مطالعه شود و باید در معانی آن تفکر کرد چون بی شک انس با قرآن ، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می برد و زخم های پنهان را التیام می دهد و همت ها را تا آسمان ها بالا می برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می بخشد.

 

امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرض ها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه هاست[40].

 

و همچنین مانوس بودن با دعاهایی که در کتب معتبره ادعیه بیان شده خوب است و شرکت در مراسم دینی و مذهبی باعث می شود روحیه دینی و میزان پایبندی به رفتارهای دینی تقویت شود و افزایش یابد.

 

خلاصه این که: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی بند و باری و افسارگسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی دهد و زیان آن را به مراتب خسارت بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می داند

 

خدایا به ما کمک کن تا در مسیر رضای تو گام برداریم.

 

و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین

 

احمد محمودتبار درزی چهاردهم آبان سال هشتاد و نه هجری شمسی

 

[1] .خمینى، سید روح اللّٰه موسوى، استفتاءات (امام خمینى)، 3 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم - ایران، پنجم، 1422 ه‍ ق)، ج 3، ص: 258 - نظر، لمس، صداى نامحرم و ...[مسائلى در ارتباط با نامحرم]

 

[2] . واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبلیغات اسلامی

 

[3] . العنکبوت 4

 

[4] . مؤسسه پیوند با امام (ره)

 

[5] . وسائل الشیعة ج : 20 ص : 132 (بَابُ کَرَاهَةِ جِمَاعِ الْمَرْأَةِ وَ الْجَارِیَةِ وَ فِی الْبَیْتِ صَبِیٌّ أَوْ صَبِیَّةٌ تَرَى وَ تَسْمَعُ أَوْ خَادِمٌ وَ اسْتِحْبَابِ زِیَادَةِ التَّسَتُّرِ بِالْجِمَاعِ)

 

[6] . من لایحضره الفقیه ج : 4 ص : 377 (الشَّبَابُ شُعْبَةٌ مِنَ الْجُنُونِ)

 

[7] . مؤسسه پیوند با امام (ره)

 

[8] . کافى ج 2 ص 148 ح 1 ،باب التسلیم علی النساء

 

[9] . تفسیرنمونه، ج 16، ص 59

 

[10] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[11] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[12] . فصلنامۀ کتاب نقد، شمارۀ 31، ص 84 به نقل از واژه نامۀ زنان؛ مجلۀ زنان و تازه هاى اندیشه، 1380، شمارۀ 3، ص 40 و دائرة المعارف فقه مقارن؛ ص: 88 و-89

 

[13] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[14] . فصلنامۀ کتاب نقد، شمارۀ 31، ص 61 و دائرة المعارف فقه مقارن؛ ص: 87

 

[15] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[16] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[17] . یعنی اینکه یک زن برای کسب درآمد خود را در معرض دیگران قرار دهد که هر مردى- بدون استثناء- مى تواند با او رابطه داشته باشد

 

[18] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[19] . مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه ،دار الکتب الإسلامیة،تهران، سال 1374 ش اول ، ج 12، ص: 123

 

[20].طب در قرآن 180-181

 

[21] . کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

 

[22] . طب در قرآن 181-182

 

[23] . واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبلیغات اسلامی

 

[24] . رسائل حجابیه، ج 2، ص: 1154

 

[25] . - تفسیر نمونه، ج14، ص 445.

 

[26] . کتاب جهانى که من مى شناسم(ترجمۀ فارسى) صفحه 69 و 70

 

[27] . جعفریان، رسول، رسائل حجابیه، دو جلد، دلیل ما، قم - ایران، دوم، 1428 ه‍ ق؛ ج 2، ص: 1162-1166

 

[28] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان، ص: 16

 

[29] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان 127

 

[30] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان، ص: 17

 

[31] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان، ص: 17

 

[32] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان، ص: 17

 

[33] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسى جوانان، ص: 20

 

[34] . عاملى، حر، وسائل الشیعة، ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1409 هجرى قمری ، ج 14، ص 240 (ان عیسی قال للحواریین:... ان موسی امرکم ان لا تزنوا و انا آمرکم ان لاتحدثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن ا ن تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا کان کمن او قد فی بیت مزوق فافسد التزاویق الدخان و ا ن لم یخرق البیت)

 

[35] . نور، آیه 30 - 31

 

[36] . الاخلاق، سید عبدالله شبر، قم، انتشارات بصیرتی، ص 127

 

[37] . وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج 12، ص 236 (من اصغی الی ناطق فقد عبده، فان کان الناطق یؤدی عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان کان یؤدی عن الشیطان فقد عبد الشیطان)

 

[38] . مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531 (و من لم یستطع فلیصم فان الصوم به وجاء)

 

[39] . بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87(... وهکذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه...)

 

[40] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح 7 (و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص)

منبع: پورتال جامع پژوهه تبلیغ

۹۵/۱۱/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
استخدام - استخدام